جلسه پنجم: دعا – گفتوگوی قلب با خدا
دعا، نفس کشیدن روح است. در هر رابطه، گفتوگو عنصر اساسی است، و ایمان نیز بدون ارتباط با خدا ناقص میماند. دعا نه فقط بیان خواستهها، بلکه حضور در برابر خدا، گوش دادن به او، و سپردن دل به محبتش است. دعا میتواند با واژه باشد یا سکوت، میتواند شخصی باشد یا جمعی، میتواند پر از اشک یا پر از شکرگزاری باشد.
در سنت مسیحی، دعا اشکال مختلفی دارد: دعای توبه، دعا برای شکرگزاری، دعای درخواستی، دعا برای پرستش. اما همه اینها یک وجه مشترک دارند: قلبی که به سوی خدا باز میشود.
شاگردان از عیسی خواستند: «ای خداوند، به ما دعا کردن بیاموز.» و او پاسخ داد با دعایی که از آن زمان تا امروز هزاران زبان و نسل آن را زمزمه کردهاند:
«ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد…»
(متی ۶:۹–۱۳)
دعا از ما انسانهایی واقعیتر میسازد؛ چون در دعا خود را همانگونه که هستیم نزد خدا میآوریم. هیچ نیازی نیست در دعا کامل یا بینقص باشیم، کافی است صادق باشیم. دعا مثل باز کردن پنجره بهسوی نور است؛ اگرچه نور همیشه وجود دارد، اما تا پنجره باز نشود، وارد نمیشود.
دعای روزانه ما را با خدا مرتبط نگاه میدارد، ما را آرام میکند، و دلمان را از نگرانیها به سوی اعتماد و آرامش هدایت میکند. وقتی دعا میکنیم، خدا نه تنها صدای ما را میشنود، بلکه قلبمان را لمس میکند.
سؤالاتی برای تأمل یا بحث:
تا کنون چگونه دعا میکردید یا به دعا نگاه میکردید؟
آیا تجربهای از دعا داشتهاید که برایتان تأثیرگذار بوده باشد؟
چه چیزی شما را از دعا کردن بازمیدارد یا در آن کمکتان میکند؟
چگونه میتوانید دعا را به بخشی از زندگی روزمره خود تبدیل کنید؟
دعای پایانی:
ای خدای نزدیک، ای پدر مهربان، مرا بیاموز که با تو سخن بگویم. مرا بیاموز که گوش بسپارم. بگذار دعا نه وظیفهای سنگین، بلکه گفتوگویی شیرین میان تو و من باشد. دلم را از حضور تو پر کن، و زبانم را از شکرگزاری. در سکوت یا در واژهها، تو را میطلبم، و میدانم که شنوا هستی.
آمین